.:| هنر، معماری و مرمت  ابنیه تاریخی |:.

.:| هنر، معماری و مرمت ابنیه تاریخی |:.

Eskan ara Ltd. co (M.D)-------------- Art, Architecture & Historic Building Reparation
.:| هنر، معماری و مرمت  ابنیه تاریخی |:.

.:| هنر، معماری و مرمت ابنیه تاریخی |:.

Eskan ara Ltd. co (M.D)-------------- Art, Architecture & Historic Building Reparation

دکتر کامیلو بویتو (آرشیتکت و نویسنده)


Camillo Boito

 


 

 کامیلو بویتو (متولد 30 اکتبر 1836، وفات 28 ژوئن 1914 میلادی) یکی از مفاخر ایتالیا است که در رشته های مهندسی معمار، رمان نویسی، منتقد هنری و مورخ هنری فعالیت می نمود .

بویتو در رم متولد شد. او فرزند یک نقاش مینیاتور ایتالیایی بود. او تحصیلات خود را از پادوا (Padua) آغاز کرد و سپس در رشته معماری مدرسه هنرهای زیبای ونیز آن را تکمیل نمود. در طول این مدت از محضر استادان زیادی بهره جست که از آنجمله می توان به استنس سلواتیکو (معمار پیرو هنر و معماری قرون وسطی) اشاره نمود. رشته معماری را در دانشکده هنرهای زیبا ونیز تا سال 1856 میلادی ادامه داد و سپس به زادگاه خود نقل مکان نمود. او در سالهای عمر خود بناهای تاریخی و قدیمی بسیاری را مرمت نمود.  

 

   جان راسکین   دوک اوگن وایولت

 جان راسکین                                    دوک اوگن وایولت


 بویتو سعی نمود تا دیدگاه مخالفان معاصر خود را در امر مرمت تغییر دهد و آنها را با این مقوله آشتی دهد، بویژه کسانی مانند؛ دوک اوگن وایولت (Eugene Viollet-le- Duc) و جان راسکین (John Ruskin). نظر و ایده او در رابطه با مرمت، در سال 1883 میلادی در سومین کنفرانس معماران و مهندسین رم بعنوان سندی برای اجرا، با نام پرایمرا کارتا یا منشور مرمت ارائه شد. توسط این منشور، باید 8 مورد مهم جهت مرمت در بناهای تاریخی مد نظر قرار گیرد:


1-   تفکیک نمودن سبک و شکل بناهای تاریخی یا قدیمی با بناهای جدید

2-   تفکیک نمودن مصالح و متریال بناهای تاریخی یا قدیمی با بناهای جدید

3-   جلوگیری از نفوذ و انتقال فرم ها و عناصر جدید به بناهای تاریخی

4-   برپایی نمایشگاهی در محل بنا، از قطعات و المانهایی که در دوره مرمت کشف یا بعلت فرسودگی حذف شده اند

5-   نصب کتیبه و تابلویی جهت معرفی و پیشینه بنا

6-   نصب تابلویی جهت نشان دادن پروسه مرمت در بنا

7-   تهیه گزارش مصور از مراحل مختلف مرمت و نگهداری و نمایش آنها برای عموم در محل بنا

8-   جانمایی و مشخص نمودن بصری در قسمتهای مرمت شده


دغدغه اصلی بویتو در مرمت، حفظ اصالت مواد اولیه در شرایط خودشان بود. در عین حال قصد داشت از  نظر علمی نیز نگرشی به پیشرفت و ارتقاء مرمت داشته باشد. بالاخره اصول بویتو پذیرفته شد و این قانون جدید در مرمت بناهای تاریخی، در چندین کشور جهان پذیرفته شد. از معروفترین آثاری که توسط بویتو یا نظریه اش مرمت شده اند می توان به بناهای زیر اشاره نمود:


1- برج و کلیسای سانتا ماریا ا دوناتو (Santi Maria e Donato) در مورانو 

 

کلیسای سانتا ماریا ا دوناتو 

 

2- پورتا تیکینس (Porta Ticinese) در میلان، بین سالهای 1856 تا 1858 میلادی 

 

پورتا تیکینس 

 

3- کلیسای معروف سنت آنتونی (Saint Anthony) در پادوا، سال 1899 میلادی  

 

کلیسا سنت آنتونی

 

 سایر طرح های معماری او عبارتند از؛ بیمارستان گالارات (Gallarate Hospital) در گالارات ایتالیا و مدرسه ای در میلان. از معروفترین ساختمانهایش در میلان می توان به کازا دی ریپوسو اشاره نمود که در سال 1895 تا 1899 میلادی ساخته شد. این ساختمان بنا به درخواست آهنگسازی بنام جوزپه وردی بعنوان استراحتگاهی برای آهنگسازان ساخته شد و البته بنای یادبودی برای خود او نیز شد و جسدش را در زیرزمین خانه به خاک سپردند.

در اوایل سال 1900 میلادی، بویتو کمکهای شایانی به تکمیل تر شدن قوانین مرمت در بناهای تاریخی ایتالیا نمود. بویتو در سال 1914 میلادی در میلان درگذشت. 

 

 کتابهای بویتو

بویتو چندین داستان کوتاه نیز نگاشته است که عبارتند از: ترس روانی، شب کریسمس، وسواس زنا با محارم و مرده ها که شباهت های قابل توجهی با برنیس اثر ادگار آلن پو داشت. در سال 1889 میلادی تحت تاثیر جو پیرامون خود، رمان کوتاهی را بنام سنسو (Senso) نوشت که محتوای آن تشویش انحطاط جنسی است. در سال 1954، این داستان فراوش نشدنی توسط کارگردان ایتالیایی، لوچیو ویسکونتی (Luchino Visconti) بر روی صفحه نمایش قرار گرفت و سپس در سال 2002 نیز توسط تینتو براس (Tinto Brass) شد. 

 

لوچینو ویسکونتی

لوچیو ویسکونتی

 

تینتو براس 

تینتو براس


داستان دیگر وی، اون کورپو (Un Corpo) بود که این داستان نیز درباره فساد جنسی و تمایل به مردگان است و امروزه آن را به آهنگساز یونانی گویوس خارلامپوس (Kharalampos Goyos) نسبت داده اند. بهتر است در اینجا اشاره ای نیز به برادر جوانتر بویتو بنام آریگو بویتو  (Arrigo Boito) نماییم، او جزء یکی از بهترین شاعران، آهنگسازان و نویسندگان اپرا بوده است. 

 

 

در اینجا توضیحات کوتاهی درباره برخی از داستانهای بویتو داده می شود:


1- سنسو (Senso) یا احساس: 

 

 جلد کتاب سنسو

 

سنسو اولین و معروفترین آثار بویتو است. داستان از نگاه کردن آلبوم عکس توسط دختری زیبا بنام لیویا آغاز می شود. احساس پوچی و غرور مفرط می کند، دلسرد شده و به کینه جویی می اندیشد از عاشقی بی وفا، سربازی خوش قیافه و احمق، حتی اگر به مردن چند نفر بیانجامد... محکمی وقایع داستان و موفقیت بسیار شگفت انگیز او در رساندن موضوعات پیرامون ماجرای لیویا که مانند مجسمه یک زن افسونگر نمایش داده شده است، بسیار خیره کننده است.  

 

پوستر فیلم سنسو 

پوستر فیلم سنسو 

 

2- بدن (جسد) (A Body):

داستان زیبا و ترسناکی که به تساوی تشابهات بین مرگ و زندگی، هنر و علم و عشق و فلسفه علمی می پردازد. این اثر همچنین کنایه زیرکانه ای دارد به هنرمندانی که با تقلید از کار دیگران بالا می روند. این داستان، داستان مرد جوانی است که قصد دارد زیبایی، سرور و سرزندگی عشقش را در نقاشی اش نشان دهد و در گیریهایی که بخاطر عشق با دانشمندی که از آن زن خوشش می آید، دارد.  

 

3- شب کریسمس (Christmas Eve):

این داستان انحراف مرد جوانی است که بخاطر مرگ خواهر مقدسش مایوس و ناامید شده است، کسی که به او احساسات شدیدی داشته است. شبیه او را در مغازه ای، دختری که شاگرد آنجا است را می بیند. اورا اغفال و گمراه می کند... طبیعی است که این ماجرا پایانی دهشت بار و رسواکننده خواهد داشت. 

 

4- وده رترو، ساتانا (Vade Retro, Satana):

اخلاقیات فاسد، سوژهای تکراری برای نویسندگان. در این داستان اعمال خوب یک کشیش جوان و وارسته را در برابر جامعه ای که فقط به پول و لذت بردن می اندیشند، نشان می دهد. 

 

5- لکه خاکستری (The Grey Blotch):

داستان مردی است که بوسیله لکه خاکستری ای که در چشم دارد دائم در عذاب می باشد. این لکه زمانی بوجود می آید که او دختری که دوستش دارد را از خود می راند. زمانی که دختر را اغفال می کند و بعد از رفع تمایلات جنسی، او را از خود می راند و دختر می میرد... سوژه اصلی داستان جدال وجدان یک مرد با فساد درونی اش است که به شکل لکه ای در دید او نمایان می شود.  

 

6- گردنبد بودا (Buddha’s Collar):

داستانی خنده دار درباره مرد جوان احمقی که با یک زن فاحشه ازدواج می کند، بی اطلاع از اینکه او آدم متقلب و رسوایی است. هنگامی که بوسیله آن زن گزیده می شود و تلاشی که آن بیچاره برای نگهداری خودش می کند.   

 

 

نویسنده: محسن ده بزرگی



نظرات 1 + ارسال نظر
mehrnaz 1394/08/08 ساعت 20:54

bi nahayat ali bud
vaqean mamnunam
kheili b dardam khord matalebetun

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد