.:| هنر، معماری و مرمت  ابنیه تاریخی |:.

.:| هنر، معماری و مرمت ابنیه تاریخی |:.

Eskan ara Ltd. co (M.D)-------------- Art, Architecture & Historic Building Reparation
.:| هنر، معماری و مرمت  ابنیه تاریخی |:.

.:| هنر، معماری و مرمت ابنیه تاریخی |:.

Eskan ara Ltd. co (M.D)-------------- Art, Architecture & Historic Building Reparation

مطالعات معماری عامیانه در نقطه صفر

Folk Architecture Studies in the zero point
 Read more to go and do not forget to comment


کشور بزرگ ایران دارای گنجینه های غنی از معماری عامیانه است که بخش بزرگی از آن تاکنون ناشناخته مانده است. هر چند که از حدود دهه 60 میلادی شناخت معماری عامیانه به عنوان بخشی از فرهنگ معماری معاصر به شکلی منظم آغاز شده اما این مباحث آن گونه که باید تاکنون در ایران مورد توجه قرار نگرفته است. یکی از ویژگی های معماری عامیانه، ناشناخته و گمنام بودن آن است. تا جایی که آن را در برابر معماری یادمانی قرار می دهند. با نگاهی به منابع نگاشته شده درباره معماری گذشته کشور های مختلف خواهیم دید که معماری نوع دوم یا یادمانی بیشتر مورد توجه تاریخ نگاران معماری بوده است. هرچند که در کشور های غربی در سال های اخیر درباره این نوع معماری از طرف مردم، باستان شناسان و محققان مطالب زیادی نگاشته شده است. شاید یکی از دلایل کم توجهی تاریخ نگاران معماری به معماری عامیانه، مشکل تاریخ گذاری بناها بوده است. در این مقاله سعی بر این است که به جایگاه معماری عامیانه ایران در تاریخ بر اساس منابع موجود اشاره شود.

 

حدود نیم قرن است که معماری عامیانه به عنوان بخشی از مباحث نظری و جزیی از تحقیقات تجربی معماری مطرح است. پیش از این در سده نوزدهم نیز معماری عامیانه از طرف اشخاصی چون ویوله لدوک و سیدنی ادی به عنوان بخشی از یک دایره المعارف معماری و کتابی در مورد تاریخ تکامل مسکن در انگلستان مورد بحث قرار گرفته بود. این دو نویسنده در کتاب های خود معماری غیر یادمانی مانند خانه های ساده با نقشه های چهار گوش و مربع را به بحث گذاشتند. در هر حال تا پس از جنگ جهانی دوم نمی توان گفت که معماری عامیانه جایگاه ویژه ای در مباحث معماری داشته است. با مروری در نوشته های مختلف درباره معماری عامیانه متوجه می شویم که نویسندگان مختلف واژه های متفاوتی را برای این نوع معماری به کار گرفتند. معماری بومی، معماری مردمی، معماری ناشناخته و همچنین عامیانه برخی از این واژه ها هستند. واژه معماری بومی نیز یکی از واژه هایی است که در فارسی به عنوان معادل انگلیسی آن به کار می رود.

 

هرچند این واژه برگردان مناسبی است اما با مقایسه با تعاریف ارایه شده از معماری بومی، گویای آن نیست. معماری بومی یا سرزمینی می تواند به هر نوع معماری که به یک مکان خاص تعلق داشته باشد، اطلاق شود. این نوع معماری می تواند ساختمان های ساده روستایی و شهری و حتی ساختمان های بزرگ و بناهای یادمانی را در بر گیرد.

 

معماری عامیانه اما در ایران هیچگاه نتوانسته است، جایگاه مشخص و مستقلی را در مباحث معماری به ویژه در حوزه معماری سنتی داشته باشد. تا پیش از این که نخستین کتاب در دهه 60 خورشیدی به عنوان معماری بومی به چاپ رسد، معماری عامیانه نه تحت این عنوان بلکه به عنوان بخشی از مطالعات مسکن، تحقیقات مردم شناسی، اجتماعی و جغرافیایی مورد توجه قرار گرفته است.

 

بحث معماری عامیانه یا معماری بومی به معنای «سرزمینی» آن اواسط دهه 60 خورشیدی از طرف تعدادی از متخصصان معمار به بحث گذاشته شد. این کار همزمان با کار تحقیقاتی گروه های دیگر است که تحت عنوان گونه شناسی مسکن روستایی و بیشتر با هدف دست یابی به الگوهای مسکن روستایی صورت می گیرد. به نظر می رسد مباحث نظری گروه اول به همان جا خاتمه یابد، اما گروه دوم که تحت حمایت مالی سازمان های دولتی بودند، کارهای متعددی در زمینه ساختمان های مسکونی به انجام رساندند.

 

در مباحث گروه نخست که شامل چند مقاله از استادان ایرانی و ایتالیایی است، سعی شده، تعاریف و ویژگی های متعددی برای معماری بومی ارایه شود. در اینجا معماری بومی با ویژگی ناشناس بودن سازندگان و بی نیازی به دانستن تاریخ تولد اثر مطرح شده است. با دقت به این دو ویژگی می بینیم که ویژگی نخست یعنی ناشناس بودن سازندگان آن اگرچه برای معماری عامیانه ما صادق است اما برای تعداد زیادی از بناها و حتی بناهای یادمانی هم صدق می کند. ویژگی دوم یعنی بی نیازی به تاریخ تولد اثر هرچند در نظر نخست معمار را از برخی قید و بندها آزاد کرده و موجب تمرکز او در موضوعات دیگر می شود اما دانستن تاریخ نه به معنای هدف اصلی خالی از فایده نیست.

از سوی دیگر باید در نظر داشت که دیدگاه های این چنین نسبت به معماری بومی و تضاد آن با تاریخ بنا به نحوی یک نوع مرز بین این نوع معماری و تاریخ معماری ایجاد می کند که بر اساس آن امکان نادیده گرفتن موضوع تاریخ بنا به طور کلی در مطالعات معماری بومی رایج می شود.

 

برای یک تاریخ نگار معمار یافتن دقیق یا تقریبی زمان ساخت، هدف نخست در کار است چرا که یافتن تاریخ خود افق های تازه ای را پیش روی وی قرار می دهد. باید توجه داشت که شواهد نشان می دهد که در تاریخ بیش از صد ساله مطالعه آثار معماری ایران، تاریخ نگاران معماری، محوطه های تاریخی و ساختمان های تاریخ دار را بیشتر مورد توجه قرار داده اند. از سوی دیگر توجه نکردن به تاریخ و ارزش های معماری و آثار اجتماعی و فرهنگی بر معماری عامیانه موجب شده که ساختمان هایی که دارای معماری عامیانه هستند بیش از سایر بناهای تاریخی آماج تخریب و نابودی قرار گیرند.

 

در این میان مطالعه معماری آب انبارهای یزد و حومه آن نیز می تواند به عنوان نمونه دیگری از وجود آثار غنی معماری و در عین حال نبود جایگاه مناسبی برای این آثار قلمداد شود. هر چند در نوشته های مختلف درباره تاریخ معماری یزد به آب انبارهای مشهور اشاره شده است اما در حومه یزد و نقاط دیگر این شهر، صدها آب انبار کوچک و بزرگ هستند که تاکنون ناشناخته مانده اند و اینان همه جزو همان آثار معماری عامیانه به شمار می روند.

 

مشکلات سد راه مطالعات بومی برای محقق تاریخ نگار معماری را می توان در چند محور اصلی خلاصه کرد:

 

1 _ مشکل تاریخ گذاری: این مشکل نه تنها مشکل اساسی برای مطالعه معماری عامیانه است بلکه مشکل مهمی برای بناهای بزرگ و یادمانی نیز به شمار می رود. ریشه این مشکل را باید در کمبود مطالعات تاریخی و باستان شناسی جستجو کرد. ایران به عنوان یکی از تاریخی ترین کشورهای جهان مطرح است که به رغم آثار متعدد و شاخص معماری مطالعات انجام شده در حوزه معماری آن بسیار محدود است.

 

2 _ مشکل کمبود اسناد مختلف به ویژه برداشت از آثار عامیانه: این کمبود نیز ریشه در کم توجهی متولیان و محققان تاریخ نگار به مقوله معماری عامیانه دارد. سازمان های متولی در درجه نخست، نسبت به آثار باارزش و نفیس توجه می کنند اما زمانی که محقق با تعداد زیادی از بناهای بدون تاریخ و برداشت نشده مواجه می شود، این امر خود به عنوان مانعی برای وارد شدن به یک بحث تاریخی جلوه می کند.

خاتمه بحث جایگاه معماری عامیانه در تاریخ شهری ایران را می توان با این موضوع پایان داد که در هدف گذاری مطالعه یک اثر یا یک ساختمان متعلق به بخشی از فرهنگ معماری گذشته ما روش ارزش گذاری چه باید باشد. آیا ارزش تاریخ است یا رسیدن به بخشی از فرهنگ معماری گذشته یا ویژگی های مختلف معماری اثر؟ به نظر می رسد هدف نخست یعنی ارزش گذاری تاریخی در مطالعه ساختمان های گذشته ایران در اولویت قرار گرفته است و بر همین اساس بخش عمده از معماری کشورمان با توجه به این نوع ارزش گذاری، نادیده گرفته شدند. به دیگر سخن، معماری عامیانه ایران جایگاهی نزدیک به صفر در مطالعات تاریخی دارد.



مطالعات معماری عامیانه در نقطه صفر

نویسنده :غلام حسین معماریان

به نقل از خبرگزاری میراث فرهنگی

 

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد